به گزارش همشهری آنلاین، مجتبی فرآورده تهیهکننده شناختهشده سینما و تلویزیون یشتر با «ملک سلیمان» شناخته میشود، اما شاید برای بسیاری از مخاطبان این نکته قابلتوجهی باشد که او سالها تلاش کرد سریالی با عنوان «ثارالله» ساخته شود.
او همیشه این دغدغه را داشت تا کاری برای امام حسین انجام دهد. آنقدر این دلدادگی به عاشورای حسینی برای این تهیهکننده پیشکسوت وجود دارد که تا نامِ امام حسین(ع) و جریانِ ساخته نشدنِ سریال «ثارالله» مطرح میشود بغض او میشکند و میگوید: گفتهام مرا با فیلمنامه این سریال دفن کنند.
بگذارید گفتوگو را از اینجا آغاز کنیم؛ سریال «مختارنامه»، قبلتر آقای میرباقری «معصومیت ازدسترفته» را ساخته بودند و شاید با «مختار» شفافتر وارد فضای عاشورا و امام حسین(ع) شدند، اما این جریان کوتاهمدتی بود و کارهای متعدد دیگری ساخته نشد. شما سالها تلاش کردید سریالی درباره امام حسین(ع) بهنام «ثارالله» را جلوی دوربین ببرید حتی به کلید خوردن هم رسید اما متوقف شد، شاید بسیاری ندانند این جریان برای شما تمام نشد و دغدغهمندی شما ادامه پیدا کرد. آقای فرآورده! بفرمایید چرا آنقدر اندک اندک در این مسیر قدم برداشته میشود؟
ایام شهادت حضرت اباعبداللهالحسین(ع) که نزدیک میشود معمولاً این سؤال را مطرح میکنند که چرا درباره امام حسین(ع) و عاشورا کاری تولید نشده است. هر سال هم همین اتفاق میافتد اما ظاهراً آن گوشهایی که باید بشنوند، نمیشنوند. اگرچه شاید به تعبیری کار بیهودهای است؛ وقتی هر سال میگوییم کسی گوش نمیدهد چرا باید سال بعد دوباره تکرار کنیم اما به نظرم میآید که بد نیست این کار انجام بشود به جهت اینکه کسانیکه در این حوزه کمکاری میکنند حداقل سبدشان سبد پربارتری در کمکاری و کارشکنیهایشان باشد.
من از سال ۱۳۷۸ برای این کار (ساخت سریال ثارالله) اقدام کردم و یک بار به فیلمبرداری رسید و تعطیل شد، یک بار تا مرحله پیش تولید رفتیم تعطیل شد، یک بار تا کلید زدن و آغاز تولید رفتیم تعطیل شد، همچون گذشته این کار را دنبال خودمان میکشیم.
وصیت هم کردم که فیلمنامه سریال امام حسین (ثارالله) را با من دفن کنند؛ آن کسانی که احیاناً شرایط را نابرابر و ناعادلانه کردند که اینگونه کارها ساخته نشود، انشاءالله آن دنیا جوابگوی حضرت اباعبدالله(ع) خواهند بود.
عاشورا در کنار اهمیت اعتقادی برای ما، بار دراماتیک بالایی هم دارد؛ سینمای ایران در این زمینه کمکار بوده و به تعبیر شما کارشکنی شده است. دلیل این اتفاق را کجا میدانید؟
یک عده خودشان را صاحب امام حسین(ع) میدانند؛ من در این سالها سِیری را طی کردم؛ ما سال ۱۳۸۰ که به رجعت امام حسین(ع) اشاره کردیم بسیار توبیخ شدیم که اصلاً چرا مسئله رجعت را طرح کردید. یکی از ایراداتی که به ما گرفته میشد چرا مسئله رجعت را مطرح کردید.
بگذارید خاطرهای اینجا تعریف کنم؛ دورانی که برای سریال «ثارالله» دنبال تحقیق بودم به خیلی از بزرگان، علما، اساتید دانشگاهها، فضلا، نویسندگان، اهل تاریخ، منبر و وعظ مراجعه کردم این سؤال را داشتم که اهمیت امام حسین(ع) و اهمیت عاشورا در چیست.
همین سخن و کلامی که سالهای سال مرسوم است را میشنویم؛ جواب گرفتم. گفتم اگر این قصه آنقدر مهم است پس چرا بعد از واقعه عاشورا همچنان یزید به کارش ادامه داد بنیامیه سالها زندگی و حکومت کرد بعد آنها رفتند و بنیعباس آمد.
فرزندان امام حسین(ع) همه به شهادت رسیدند و فرزند آخرشان در سن کودکی در پرده غیبت قرار گرفت. این چه حماسه و پیروزی است که شما از آن یاد میکنید. همینها ما را به یکسری اتفاقاتی حواله دادند که ملموس و منطقی نبود. تا خدا محبت کرد من با یک اهل معرفتی روبرو شدم، همه میدانستند برای موضوع امام حسین(ع) تحقیق میکنم.
به او (اهل معرفت) گفتم که این حماسه و پیروزی امام حسین(ع) از چیست؟ تبلورش کجاست؟ چرا ما نمیبینیم یک مثالی برای من آورد؛ آن مثال خیلی برای من روشنگر بود. این تجربه فردی را دلم نمیآید که با دیگران به اشتراک نگذارم.
به من گفت کار تو فیلمسازی است؛ گفتم بله. به من گفت شما صبح سرصحنه میروید چیدمان دکور، صحنه، گریم و لباس را انجام میدهید و همچنین بازیگردانی بازیگران اتفاق میافتد. یک آدمی گوشهای ایستاده و تماشا میکند همه کارهایتان را که انجام میدهید میگوید خسته نباشید شما به او میگویید ما دوباره فردا برمیگردیم.
میخواهید بفهمید عاشورا چیست؛ از این زاویه نگاه کنید. یعنی به رجعت امام حسین(ع) توجه کنید آن نقطه پایان نیست. وقتی که اینگونه نگاه میکنید همراه با اینکه برای عزای سالار شهیدان بر سر و سینه میزنیم به همان نسبت تلاش میکنیم که خودمان را آماده کنیم برای زمانی که ارباب بازمیگردد. این یک نگاه به ما میدهد میتوانیم براساس آن زندگی کنیم. صرفاً خودمان را تخلیه نکنیم، بلکه خودمان را در فضایی که محرم و عاشورا برای ما ایجاد میکند، رشد بدهیم.
در لا به لای صحبتهایتان میتوان به یک ناراحتی و دلخوری رسید؛ عشقی که هنوز در شما وجود دارد که دوست داشتید و دارید این سریال (ثارالله) ساخته شود و کماکان برای تحقق این مهم، پلههای وزارت ارشاد و صداوسیما و نهادهای مرتبط دیگر را بالا و پایین میروید، از کجا میآید؟
متأسفانه عموم اتفاقات در کشورمان فرامتنی است. یعنی تمام چیزها به آن کسانی ربط دارد که در واقع به آنها ربط ندارد. یعنی شما اگر بخواهید در وزارت ارشاد کاری کنید کسانی در آن دخیلاند که در واقع به آنها ربطی ندارد. وزارت ارشاد یا تلویزیون متولی آن نیست؛ فرامتنهایی وجود دارد – آنها هستند که گونه دیگر رفتار میکنند- طبعاً اینگونه است.
نمیتوانم بگویم دلخوری؛ اگرچه شاید تهنشین آن دلخوری باشد، اما در این زمینه وظیفه دارم. کسی این رسالت را بر دوش من نگذاشته و چند صباح دیگر از دنیا بروم کسی از من سؤال نمیکند که من شما را خلق کرده بودم برای امام حسین(ع) فیلم بسازید چرا فیلم نساختید؟ این سؤال را از من نمیکنند.
یک تعهد نانوشتهای است که خودم برای خودم ایجاد کردم و تا زمانی که قطعاً نفسی میآید و به دنبال اجرای این تعهد قدم برمیدارم.
این تعهد نانوشته از کجا آمده است؟
(بغض) نمیشود بگویم. بگذریم.
عاشورا درّ گرانبها و گنج پنهان است؛ همچنان که هر بار به آن مراجعه کنیم گنج جدید و معرفتی ناب از آن میتوانید استخراج کنید. این بد است که ما نکتهای را صدسال پیش گفتیم هنوز هم آن را تکرار میکنیم و رهایش هم نمیکنیم. عاشورا حیّ و زنده است و جوشش دارد.
مرحوم محمدعلی کشاورز که در لیست بازیگران سریال «ثارالله» بودند مثلِ خیلی از بزرگان دیگر، یادم میآید در گفتوگویی که با ایشان داشتم یک بیت از شعر معروف محتشم کاشانی «باز این چه شورش است که در خلق آدم است، باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» را خواندم فکر میکنم یک دفعه بغض گلویش را گرفت و یادی از کار شما کرد که به سرانجام نرسید. او میگفت میخواستیم یک جایی دِین ادا کنیم. واقعاً تا به حال نبوده با بازیگر، هنرمند، کارگردان، تهیهکننده و سینماگری درباره امام حسین(ع) صحبت کنیم چشمهایشان، تَر نشود.
یعنی آن کسانی که تمام کمکاریهای خودشان را از سینما طلب میکنند؛ سینما چند بار تصمیم گرفت دِین خودش را به امام حسین ادا کند و تمام بدنه سینما وارد شد این عزیزان و بزرگانی که اسم بردید که برخی در قید حیات و برخی به رحمت خدا رفتند، ما تمام بضاعت سینمای ایران را برای این کار جمع کرده بودیم اما نگذاشتند؛ همچنان آن طلبکاران موجودند.
وقتی که شما در مورد امام حسین(ع) فیلم بسازید یک فرآیندی باید اتفاق بیفتد؛ این فرآیند چیست؟ یک کاروانی است از مکه حرکت میکند به سمت کربلا؛ وقتی با این سِیر همراه میشوید آموزههای دیگری به شما ارائه میدهد. در همین مسیر خیلی از شبهات هم برطرف میشود.
بگذارید یک سؤال دلی بپرسم؛ شما به عنوان کسی که دغدغهمند بوده و هستید اثری درباره امام حسین(ع) ساخته شود و بسیاری از بازیگران بزرگ ما در سینما و تلویزیون از پافشاریهای شما برای ساخت سریال «ثارالله» گفتند. خودتان را در عاشورا کجا میبینید و به تعبیری دیگر دوست داشتید همراه کدام یک از صحابه و یاران امام حسین(ع) باشید؟
میتوانم در مورد آرزوهایم صحبت کنم، اما نمیتوانم به خودم اجازه بدهم بگویم جای چه کسی باشم. در این ۲۰ سالی که با این کاروان از مکه حرکت کردم تا کربلا، سفرهای زیادی داشتم. بارها از مکه حرکت کردم و در کربلا فرود آمدم. آنچه را که از بیرون ایستادم و نگاه کردم دردانههایی بودند که توسط شخص امام حسین(ع) تربیت شدند.
کسانی بودند که از اسفلالسافلین در عمق زمین در چیزی حدود ۲۳ روز به اعلیعلیین دست پیدا کردند. فقط میتوانم نظارهگر باشم و افسوس بخورم. همچنین گستاخی در خودم ندارم که بتوانم در این میان جایی برای خودم دست و پا کنم.
هر شب محرم متعلق به یکی از یاران و صحابه امام حسین(ع) در عاشوراست. در کدام شب ایام محرم احوالات خاصی برای شما اتفاق میافتد.
طبعاً شب عاشورا. به طور مثال، ۴ تا بچه بسیجی کسانی که بیش از هزار سال از کربلا و امام حسین(ع) فاصله دارند و اصلاً آن مقطع را ندیده و درک نکردهاند. یک بزرگمردی همچون امام خمینی(ره) را فقط درک کردند و بعضیها هم اصلاً درک نکردند. موقعی که مهیای عملیات و شهادت میشوند فیلمهایی که از آن دوران بیرون میآید گویاست. آن شور و شوق و تبلور نوری که در آنها وجود دارد تکان دهندهاند.
حالا ما شب عاشورا با چه کسانی سروکار داریم ما یک سری اتفاقات عاشورا را حذف کردیم. نمی خواهیم به آن بپردازیم. شخصیتی مثل امام حسین(ع) جایگاه این افراد را در آن عالم نشان میدهد. کسانی که این نقطه را ببینند چون ما در احوالات عارفان و بزرگان و علما خواندیم که مثلاً میگویند یک پردهای کنار رفت من نوری دیدم دیگر خوابیدم گفتم هرچه باداباد، خدای ما خودمان را به تو سپردیم.
یک روزنهای دیده است و شور و شعف این آدم را دربرگرفته است. به نظر شما اگر پردهها کنار برود و به یک تعداد آدم، جایگاهشان در اعلیعلیین را نشان بدهند. اینها در چه حالیاند چه اتفاقی میافتد؟ قطعاً در آن حالی که ما از آن حرف میزنیم نیستند. وصف نشدنی است.
عاشورا درّ گرانبها و گنج پنهان است؛ همچنان که هر بار به آن مراجعه کنیم گنج جدید و معرفتی ناب از آن میتوانید استخراج کنید. این بد است که ما نکتهای را صدسال پیش گفتیم هنوز هم آن را تکرار میکنیم و رهایش هم نمیکنیم. عاشورا حیّ و زنده است و جوشش دارد.
بحث ضعف فیلمنامه در زمینه تولیدات عاشورایی تا چه اندازه در کاهش تولید در این زمینه مؤثر بوده است؟
اصلاً فیلمنامه تولید نشده است. همه ایراد میگیرند، ما مگر برای عاشورا فیلم ساختیم که ایراد میگیریم. شما ۵ فیلم خانوادگی خوب برای من مثال بزنید به چهار فیلم برسید پنجمی را باید یک ساعت فکر کنید تا به یادتان بیاید. در حالیکه ۴۰۰، ۵۰۰ فیلم در این زمینه وجود دارد.
ما اصلاً در مورد امام حسین(ع) چیزی نساختیم که حالا در موردش اظهارنظر میکنیم؛ آنهایی هم که ساختند اصلاً اجازه انتشار ندادیم. آن سالهایی که آقای درویش عمرش را گذاشت، با خوب یا بد بودن اثر کاری ندارم، بحثم سر این نیست. اصلاً شما اجازه انتشار ندادید که در موردش اظهارنظر و قضاوت میکنید. در مورد عاشورا اصلاً کار انجام نشده، چون انجام نشده هر اظهارنظری دربارهاش اظهارنظر خوبی نیست.
ما در حوزه فرهنگ با مسئلهای به نام «راهبرد و استراتژی» بیگانهایم. شما از ۱۰ مدیر سؤال کنید افق ۴ ساله شما چیست؟ متنی حضرت آقا تحت عنوان گام دوم انقلاب ارائه دادند به عنوان یک سند بالادستی که ارگانها و نهادها خودشان را با این سند مهم تنظیم کنند. از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بپرسید افق نگاه شما در مسیر اجرایی کردن گام دوم انقلاب چیست و کجاست؛ شاید پاسخ صریح و شفافی به شما ندهند.
در نگارش فیلمنامههایی با موضوع محرم، عاشورا و امام حسین(ع) به دلیل حساس بودن موضوع و از سویی دیگر وجود برخی ابهامات در منابع تاریخی چگونه باید عمل کرد؟ شاید راه چاره برطرف کردن این شبهات و ابهامات همان ساخت کار خوب و درست و استاندارد خلاقانه باشد تا بتواند پاسخگوی ابهامات نسل جدید باشد؛ نظر شما در این باره چیست؟
اولاً عاشورا بیّن و روشن است ابهام ندارد اگر ابهام دارد به جهت عدم فهم ما است. چون ما فهم نکردیم برای آن ابهام تعریف کردیم. سالهای سال است که در این کشور تعزیه اجرا میشود، یکی حسینخوان و یکی شمرخوان و یک حاجآقایی مصائب حضرت زینب(س) را میخواند؛ آیا به این بزرگان بیادبی شده است؟ تا به حال همچنین اتفاقی نیفتاده و مردم از این آیین عزاداری بهره میبرند.
یکی از نکاتی که در بحث فیلمنامهنویسی عاشورایی، آیینی و مذهبی مطرح است؛ چقدر فیلمنامهنویس میتواند از قوه تخیّل بهره ببرد؟ چون با ساحتِ معصومین و امکان انتساب مطالب غیرمستند و غیرمستدل به ایشان مواجهیم نویسندگان با محدودیتهای اصولی مواجهاند؛ چطور میتوان از وجوه تخیّل، درام، شخصیتپردازی و... در خلقِ فیلمنامههایی درباره این موضوعات بهره برد؟
ما این همه سوزن به دیگران زدیم یک جوالدوز هم به خودمان بزنیم؛ خارج از آن چارچوب نمیشود تخیّل کرد. یعنی من نمیتوانم هرچیزی را به اسم اقتضائات درام و تخیّل، وارد حیطه کنم. اگر کسی با کاروان حسینی همراه شود تخیّل هم کند باید از جنس کاروان حسینی تخیّل کند نه خارج از آن قاعده؛ اتفاقاً بسیار ارزنده است.
چرا با وجود این همه موضوعات اساسی درگیر کارهای ضعیف میشویم؟
وجداناً مقصر فیلمسازان و سازندگان آثار نیستند ما با برخی از مدیران کمتوان، کمشناخت و بیهنری سروکار داریم. مربوط به امروز هم نیست؛ جز یک تعداد انگشتشمار که اهل فرهنگ بودند و فرهنگ را میشناختند.
این میز نمیگذارد! این میز جسارت را از مدیر گرفته است! میگوید من چرا باید وارد حیطهای بشوم که این میز به تزلزل بیفتد، فردا باید به این طرف و آن طرف جواب پس بدهم. به همین خاطر به همین کارهای دمدستی تَن میدهد تا خیالش راحت باشد.
از طرفی هم اعتقاد دارد من سه یا چهار سال در این جایگاه مدیریتی هستم چرا کاری کنم که بهره آن را مدیر بعدی ببرد. در این بخش متولیان فرهنگی ما سازمانها و ارگانها کم هم نیستند که تعداد آنها به بیش از ۳۰ ارگان و سازمان میرسد؛ اصلاً به خاطر این تعدد و فراوانی است که شاهد بلبشوی فرهنگی هم هستیم.
شما سوال میکنید مشکل از کجاست؟ ما در حوزه فرهنگ با مسئلهای به نام «راهبرد و استراتژی» بیگانهایم. شما از ۱۰ مدیر سؤال کنید افق ۴ ساله شما چیست؟ متنی حضرت آقا تحت عنوان گام دوم انقلاب ارائه دادند به عنوان یک سند بالادستی که ارگانها و نهادها خودشان را با این سند مهم تنظیم کنند. از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بپرسید افق نگاه شما در مسیر اجرایی کردن گام دوم انقلاب چیست و کجاست؛ شاید پاسخ صریح و شفافی به شما ندهند.
افراد بسیاری رابطه خودشان را با امام حسین(ع) شخصیسازی کردهاند. یکی با خواندن یک کتیبهای، یکی با زمزمه شعری و گوش دادن نوحهای یا دیدن یک اثر نمایشی عمیقی، آقای فرآورده شما چطور با امام حسین این ارتباط اختصاصی را برقرار میکنید؟
من این نکته را جایی نگفتم. سال ۱۳۵۵، ۱۶ ساله بودم به واسطه شرایطی که فراهم شد به همراه پدر و مادرم به کربلا رفتم. شب عاشورا آن موقع هم مثل الان نبود. در دورانی که ما کربلا بودیم من یک جا داشتم و آن داخل قتلگاه امام حسین(ع) بود.
حال غریبی داشتم و الان آلودگیهای سالهای زندگیمان اجازه نمیدهد حال و احوالات آن موقع را درست بیان کنم. با خدام حرم امام حسین(ع) رفیق شده بودم و کنار قتلگاه میرفتم و مینشستم. آنجا جایگاه عجیبی برای من بود و هنوز هم میخواهم ارتباطم را برقرار کنم همانجا میروم و در فکر و ذکرم آنجا مینشینم.
نظر شما